به نظرم حضور جانانه داشتن در هر عرصهای که واردش میشوم، نقشی اساسی دارد.
باید حضور جانانه را تعریف کنم؛ یعنی با تمام وجود در خدمت یک پروژه یا ایده قرار گرفتن. یعنی تمام سلولهایت را در خدمت اهداف و آرزوهایت به استخدام درآوردن.
احساس میکنم اگر نیمبند در عرصههای مختلف حاضر باشم، به جایی نمیرسم.
اما اگر با تمام وجود، فعالیتهایم را در دنیاهای مختلف افزایش دهم، بسیاری از مشکلات و اضطرابهایم خودبهخود کنار خواهند رفت.
بگذارید با مثال صحبت کنم. مثلاً یکی از مقاصد و اهدافم در آینده این است که شبکهای تصویری افتتاح کنم و در آن همین حرفها را بهصورت تصویری ضبط کرده و انتشار دهم. مطمئنا ضبط ویدیو شرایط مخصوصبهخود را میطلبد که حتی با ضبط وویس در تلگرام هم بسیار متفاوت است. هر دویشان هم با نوشتن تفاوت دارند.
اما به عنوان مثال میدانم اگر روزی این کار را شروع کنم، با تمام وجود خودم را متعهد خواهم کرد که آن ایده را به جایی برسانم... ممکن است دیر و زود داشته باشد، همانطور که مدتی این وبلاگ را هم ترک گفتم... اما بالاخره برگشتم. و دارم دوباره کار را جلو میبرم...
به نظرم اگر در این وادی (ضبط ویدیو) با تمام وجود متعهد شوم، بهمرور خودش خیلی مسائل را با خود میآورد... و راهحل آنها را نیز با خود خواهد آورد.
دغدغهٔ
- دوربین باکیفیت
- نورپردازی
- ظاهر مناسب خودم
- فضای مناسب اتاقی که در آن میخواهم ویدیو بگیرم
- یک متن و اسکریپت آماده کردن برای ارائه سریعتر مطلب
- تدوین ویدیوی ضبطشده
- طراحی آیکون thumbnail ویدیو که خودش با وجود تمام کوچکی سایزش تبدیل به یک دغدغهٔ بزرگ و عمیق در حوزهٔ تولید محتوای ویدیویی بهخصوص در یوتیوب گشته است
تمام اینها با خود نیازهایی را میآورند و الزاماتی. حل این الزامات، هم در راستای رسیدن به هدف است، هم خودش به خودی خود ارزشمند و سودمند است؛ چراکه هر کدام از این الزامات مهارتها و درسهایی با خود بههمراه میآورند که در وادیهای دیگر زندگی نیز به دردم میخورند...
طراحی آیکون در زیرمجموعهٔ طراحی گرافیکی قرار میگیرد و کار با عکس و متن و تایپوگرافی. اینها بخشی از زندگی من هستند؛ اما اگر نبودند هم کارکردن روی آن برای شبکهٔ یوتیوبم، این مهارتهایم را افزایش میدهد که ممکن است در جاهای دیگر به دردم بخورد. در دنیای مجازی و رسانهای امروز، قطعاً به دردم خواهند خورد.
فکرکردن درمورد دوربین به من یاد میدهد که چطور بدون نیاز به شخص ثانی، خودکفا شوم در گرفتن تصویر از خودم. و شاید حتی در گرفتن تصویر و تصویربرداری از دیگران هم به کمکم بیاید.
نورپردازی هم همینطور.
اینکه جلوی یک دوربین بنشینم و سعی کنم یک مفهوم را به مخاطبی فرضی حالی کنم، خودش در راستای تقویت مهارتهای ارائهٔ مطلب کار خواهد کرد و حتی در قدرت انتقال و تدریس یک موضوع اگر بخواهم در دنیای فیزیکی کلاسی برگزار کنم، به دردم خواهد خورد.
تمام این وادیها را فقط کافیست تجربه کنی... و جانانه وارد شدن به این معنی نیست که از همان ابتدا انتظار ۱۰۰٪ و کاملبودن داشته باشیم. منظورم این است که بهمرور و در طول زمان فعالیتهایمان را جانانه و با اشتیاق و دغدغه دنبال کنیم. و درجا نزنیم.
همانطور که مخاطبین قدیمی من میدانند، بارها درمورد کمالپرستی و آسیبهای آن در شروعنکردن کارها صحبت کردم. اینجا منظورم اصلاً کمالپرستی نیست؛ حتی کمالگرایی آنی هم شاید نباشد... منظورم یک کمالگرایی یا گرایش مداوم و بهمرور در طول زمان نسبت به کمال است... یعنی پا را در وادی میگذاری با همان توانمندیهایی که داری و اندکی تلاش تازه، و به مرور سعی میکنی جزئیات مختلف کار را پیشرفت دهی و به سمت کمال ببری...
حتی همان کمال نهایی و در طول زمانی هم نسبی است.
خلاصهٔ حرفم در این پست این بود که پا را در عرصههای مختلف زندگیام بگذارم... میخواهد وبلاگنویسی در اینجا باشد... احداث شبکهای تصویری باشد... فعالیت جدیتر رسانهای در حوزهٔ عمومیتری باشد... یا هر چیز دیگر... با تمام وجود پا در آن عرصهها که بگذارم و بهمرور حضورم را جانانهتر و عمیقتر بکنم، زندگیام خودبهخود پیشرفت خواهد کرد و بسیاری از نعمتها بهمرور خواهد رسید.
این را دیشب قبل از خواب نوشتم به عنوان یک دغدغهٔ ذهنی. تا یادم باشد قرار نیست همین اول امر، عالی و بینقص باشی... فعالیت را شروع کن، در عرصههای مختلف... و بهمرور همینکه مستدام و باپشتکار به کارت ادامه دهی، بسیاری از نقصها رفع و رجوع خواهند شد... و به حدی قابل قبول از موفقیت خواهی رسید...
امیدوارم غیبت دیروزم را ببخشید. حالت تهوع و سرگیجه و افت فشار عجیبی داشتم که فکر میکنم به دلیل خوردن یک شلهزرد چندروزمانده در یخچال بود! کلاً خیلی حسوحال نوشتن نبود... قصدم این است که هر روز بنویسم، بدون استثناء؛ و صرفنظر از حس و حالش را یا نداشتن...
و منتظرم نظرات شما را هم بشنوم. حضور جانانه درمورد شما این است که نظرتان را بدون ترس و واهمه در حد یک خط هم شده، زیر هر پستی بنویسید! باور کنید خود من هم این تصمیم را گرفتهام که زیر تکتک پستهایی که میخوانم یا ویدیوهایی که میبینم چندخطی نظر بدهم... بدون اینکه قصد پیگیری و جدیشدن زیاد بعدش را داشته باشم! صرفاً یک یادگاری برای آینده... که بدانم چه حسی داشتم بعد از خواندن و تجربهٔ آنها... شما هم این کار را انجام دهید! نظرتان را برایم بنویسید...