شبح‌روشنفکر

روزنوشته‌های فرید ذاکری

همهٔ ما فراموش می‌کنیم؛ بر اساس منحنی فراموشی ابینگ هاوس [لینک]، مطالب پس از یادگیری، در تایم‌های مشخصی نیاز به مرور و تکرار دارند، تا بتوانند شانس به‌خاطرآوری خود در بلندمدت را نزد ما افزایش دهند. بعد از یک روز ۸۰٪ محتوای یادگرفته‌شده فراموش می‌شود.

سایت ممرایز [لینک] دقیقاً برای این هدف طراحی شده و البته تمرکزش را بیشتر بر آموزش زبان به این شیوه گذاشته. اگر با برگه‌های «جی۵» هم در دوران آموزش خود برخورد کرده باشید، حتماً می‌دانید که فلسفهٔ پشت آن نیز همین است.

۲ سالی‌ست که بزرگترین دغدغهٔ من شده این موضوع؛ فراموش نکردن. در جایی از زندگی‌ام، بزرگترین ضربهٔ روانی‌یی که خوردم وقتی بود که یک روز از خواب پا شدم و یادم اومد چطور به آرامی و نرمی، بزرگترین آرزوهامو فراموش کردم و ازشون دور شدم. از اون روز تصمیم گرفتم دشمنی به نام «فراموشی» رو به جنگ بطلبم.

حالا آرزوها که نه؛ امّا مطالب آموزشی رو از طریق سایت «ممرایز» تونستم به‌خاطر بسپارم و حتی کورس‌ها و درس‌های جدیدی رو هم خودم به اون مجموعه اضافه کنم تا هم خودم و هم دیگران ازش استفاده کنن. می‌خوام به بقیه هم کمک کنم با «فراموشی» بجنگن؛ چون هم زبان، هم سایر حفظی‌جات و دانش‌ها به‌سادگی می‌تونن به باد فراموشی سپرده بشن و فرّار بشن و از کف‌مون فرار کنن. برای مقابله با این مسئله باید مسلح وارد میدان بشیم و استراتژی درستی برای مرورهامون بچینیم. چون اگه بخوایم هر بار از اول تا آخر مطالب رو دوباره بخونیم، اصلاً روش کارآمدی نیست. پس بهترین کار، تمرکز روی مطالب «فرّار»تره؛ که ممرایز این امکان رو فراهم می‌کنه.

هر کورسی که در ممرایز شروع به یادگرفتن می‌کنیم، ۲ بخش داره؛ یکی «یادگیری»، و دیگری «مرور» که درواقع آب‌دادن به گل‌هایی هست که در ذهن‌مون شکوفه دادن. و این گل‌ها به ساقه و تنه و ریشهٔ درختی که یک «درس» باشه، وصله. آبیاری گل‌ها به اندازهٔ کاشتن شکوفه‌های تازه اهمیت داره.

کورس‌های من در ممرایز

خب بریم سراغ معرفی کورس‌هایی که من در این سایت و اپلیکیشن موبایل، ایجاد کردم یا در حال رشددادن‌اش هستم. خوشحالم می‌کنید با شرکت در این کورس‌ها، و بعد ابراز پیشنهاد و نقدهاتون برای بهترشدن‌شون.

«تو گیومه»

نقل‌قول‌های به یاد ماندنی

شروع یادگیری

Quotes for Life

همان قبلی ولی به زبان انگلیسی

شروع یادگیری

حفظ شعرهای خوب

قصد ما اینه که با کمک هم یه سری اشعار خوب کلاسیک و مدرن رو حفظ کنیم. حفظ شعر عملی‌یه که همه‌مون تو مدرسه بالاجبار انجام می‌دادیم، برای همین شاید خیلی خاطرات خوبی ازش نداشته باشیم، ولی هم برای رشد مغز مفیده، هم یه جور سرگرمی‌یه، هم تو مهمونی‌ها و جلسات می‌تونه به حرفامون طراوت خاصی اضافه کنه... در کل، خوبه دیگه، امیدوارم شما هم مثل من لذت ببرید.

شروع یادگیری

جملات انگیزه‌بخش

اگه حالتون خوب نیست، روحیه‌ی خوبی ندارید، یا احساس ضعف و کمبود اعتمادبه‌نفس می‌کنید، این جملات می‌تونن در شرایط سخت و اضطراب‌آور بهتون کمک کنن. اونا رو حفظ کنید، چندین بار در روز تکرار کنید تا قشنگ ملکه‌ی ذهن‌تون بشه. باورتون نمی‌شه که به مرور چه تغییرات مثبتی رو در نگرش‌تون می‌تونن ایجاد کنن... همین جملات به ظاهر ساده و معمولی... به من که خیلی کمک کردن، اون زمانی که حالم خیلی خوب نبود و نیاز به حس خوب داشتم.

شروع یادگیری

Nonviolent Communication

یادگیری اصول «ارتباط غیرخشونت‌آمیز» از طریق نقل‌قول‌های کوتاه و جذاب تئوریسین آن: «مارشال روزنبرگ» (به انگلیسی)

شروع یادگیری

آشنایی با کشورها

پرچم، نقشه و پایتخت کشورهای مختلف جهان را یاد بگیرید.

شروع یادگیری

آشنایی با ایران

با استان‌ها و شهرستان‌های ایران و محل آن‌ها در نقشه بیشتر آشنا شوید.

شروع یادگیری

زبان-پیچان

زبان پیچان به عبارتی گفته می‌شود که برای سخت بیان شدن طراحی شده‌است که به نوعی برای بازی با کلمات برای بازی حرف‌زدنی (یا سرود) استفاده می‌شود. برخی زبان-پیچان‌ها هنگام گفته شدن به اشتباه به عباراتی خنده دار یا عبارتی مبتذل و خنده‌دار تبدل می‌شوند. برخی دیگر از زبان-پیچان‌ها برای سر گرمی بر پایه سردرگمی و اشتباه حرف‌زننده استوار هستند. -- ویکی‌پدیا

شروع یادگیری

تاریخ تمدن‌ها

سؤالات تاریخ مسابقهٔ «هوش برتر»

شروع یادگیری

هنرهای نمایشی

سوالات هنرهای نمایشی مسابقهٔ «هوش برتر»

شروع یادگیری

یک حرکت ورزشی ساده انجام بده

بیشتر این حرکات زیر ۳۰ ثانیه وقت می‌گیرن، پس بهانه نگیر و در روز چند تا شونو انجام بده! ذهن سالم در بدن سالم!

شروع یادگیری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
شبح‌روشنفکر

روشنفکری عالمی دارد...

لحظه‌نگار
خیلی کوتاه
نظرگاه
Bates Motel

«روانی» هیچکاک (۱۹۶۰) فیلمی بود که به‌شدت در فرهنگ عامهٔ آمریکایی نفوذ کرد. در ۵۰ سالی که از ساخت‌ش می‌گذره، هم فیلم درادامه‌اش ساختن، و هم فیلم تحت‌تأثیرش ساختن... بنابراین وقتی سریال «مُتلِ بِیتْز» (۲۰۱۳) رو گذاشتم ببینم، انتظارام کاملاً پایین بود... امّا چیزی که باهاش مواجه شدم شوکه‌ام کرد. هیچ‌کس نمی‌تونه با هیچکاک رقابت کنه، ولی تو این دوره‌زمونه بتونی یک همچین سریال خوش‌فرم و خوش‌قصه‌ای بسازی، اونم با اقتباس از «استاد»... و بتونی مخاطب امروزی رو با «تعلیق» آشنا نگه داری، خیلی حرفه...

بازی ورا فارمیگا در نقش «نورما» فوق‌العاده است؛ فردی هایمور (همون پسرکوچولویی که تو «چارلی و کارخانهٔ شکلات‌سازی» باهاش آشنا شدیم و الآن برای خودش جوونی شده...) هم انتخاب خوبی‌یه برای «نورمن»، هم بازیش خوبه... شخصیت‌های فرعی مثل «دیلن» و «اما» هم خیلی خوب درمیان و در طول تمام فصل‌ها، در کنار ۲ شخصیت اصلی جلو میان و شخصیت‌پردازی می‌شن... و بازی‌هاشون هم خوبه.

امّا سؤالی که برای خیلی‌ها ممکنه پیش بیاد اینه که این سریال چقدر به رمان یا فیلم «سایکو» نزدیکه؟ آیا باید انتظار یک اقتباس موبه‌مو از فیلم هیچکاک رو داشته باشیم یا نه؟ جواب اینه که، این سریال ۵ فصل داره. هر فصل‌اش از ۱۰ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای تشکیل شده. ۴ فصل اول که هیچی؛ تازه در فصل ۵مش کمی تنه به وقایع «روانی» هیچکاک زده می‌شه؛ فقط «تنه»، و خوشبختانه توی دام بازسازی موبه‌موی اثر هیچکاک نمیفته (برخلاف گاس ون سنت که این اشتباه رو مرتکب شد...)

اتفاق و این تغییراتی که در فصل ۵ میفته، تفاوت شخصیت «ماریون» سریال با فیلم هیچکاک، و شباهت‌های بعضی نماها در عین تفاوت‌های اساسی‌یی که دارن... همه و همه می‌تونست در «اجرا» یک فاجعهٔ به‌تمام‌معنا ازآب‌دربیاد... ولی اتفاق جالب اینه که تمام این شباهت‌ها و تفاوت‌ها اصلاً در اجرا بد درنیومدن... و جالب اینجاست که سریال، به شخصیت‌هایی که خودش ساخته بیشتر پای‌بنده، تا شخصیت‌هایی که ممکنه مخاطبا با «روانی» یک تصور دیگری ازشون داشته بوده باشن... چون ۴ فصل با این شخصیت‌های خاص ما جلو اومدیم... مادر اینجا خیلی با مادر «روانی» فرق داره... نورمن فرق اساسی داره (از سن‌اش بگیرید تا کل وجوه شخصیتی‌اش)... و قصه در اواخر دههٔ ۵۰ اتفاق نمیفته، بلکه مالِ امروزه... پس همهٔ اینا، اگر نمی‌انجامید به تغییرات اساسی نسبت به «سایکو» جای تعجب داشت...

ولی یک چیز دیگه هم جای تعجب می‌داشت؛ شاید بیشتر جای اعتراض. چه‌چیزی؟ اگر تمام این تغییرات، در بافت این روایت امروزی از دنیای «نورمن» و مادرش، چفت نمی‌شد... و به‌نظر رابطهٔ نورمن با مادرش لوس و غیرقابل‌باور می‌رسید... ولی این اتفاق نمیفته... و فیلمنامه و بازی‌ها و فرم تصویری کار همه و همه موفق می‌شن ما رو با این ماجرا همراه کنن و حس‌های ما رو به‌درستی به جنب و جوش دربیارن... این دستآورد بزرگی‌یه...

...
درهٔ من چه سرسبز بود!
جان فورد

یک فیلم بهشتی. جهان فیلم انگار درست در نقطهٔ وسط اسطوره و واقعیت قرار گرفته. آدم‌های فیلم رو که می‌بینیم، در سادگی ولزی‌شون، خداخدا می‌کنیم اگه مردیم تو یه همچین بهشتی سردربیاریم. مادر؛ پدر؛ پسرا؛ دختر؛ کشیش؛ اون دو تا مربی بوکس؛ کارگرا؛ همه و همه. همه‌شون از پس شدیداً خاص و منحصربه‌فردبودن‌شون تبدیل می‌شن به اسطوره. بخصوص مادر و پدر فیلم فوق‌العاده‌ان. حتی عروس خانواده هم خوبه. همه‌چی اندازه. همهٔ کارکترا به‌جا و خوب‌پرداخت‌شده. واقعاً یک شاهکار تمام‌عیاره این فیلم. و عجب عقاید درست‌حسابی و مدرنی درمورد خدا و دین در فیلم موجوده. و عجب در عین احترام به سنت، سمت‌وسوش به جلورفتن‌ـه. و عجب پدر و مادر مسئله‌حل‌کن و کارراه‌اندازی... با همهٔ شوخی‌ها و سربه‌سرگذاشتناشون... این یعنی شخصیت‌پردازی؛ این یعنی آدم‌درست‌کردن تو مدیوم سینما که واقعا نظیرشو شاید فقط تو فیلمای دیگهٔ خود فورد بشه پیدا کرد.

...